اقتصاد زعفران

محصولی چنین ارزشمند قابلیت آن را دارد که اقتصادی مختص خود داشته و به دلیل استعداد بازارهای جهانی و قدرت ارز آوری، در معادلات کلان کشور نیز مورد توجه قرار گیرد.
اقتصاد زعفران به مانند خود زعفران که جنبه های بسیار گسترده ای دارد، می تواند در سطوح مختلف مورد تجزیه و تحلی قرار گیرد. از این منظر اقتصاد زعفران را می توان به سه سطح متمایز- در تعریف کلی- اما به هم پیوسته- به دلیل ذات یگانه ی زعفران- جمع بندی کرد:
-اقتصاد بومی و محلی
-اقتصاد کشوری
-اقتصاد بین المللی

اقتصاد بومی و محلی

می دانیم که زعفران نیاز اندکی – به نسبت دیگر محصولات کشاورزی- به آب دارد. این نیاز اندک آنجا به یک ویژگی مثبت تبدیل می شود که بدانیم در تابستان ها، بر خلاف بالا رفتن ارزش آب، زعفران با استقلالی نسبی به رشد خود ادامه می دهد.
بنابراین کشاورزی که در منطقه ای زندگی می کند که امکان تولید زعفران وجود دارد، به سوی کشت و پرورش این گیاه متمایل می گردد. درست است که برای پرورش صحیح زعفران باید تمام جوانب را در نظر گرفت و نیز درست است که پس از برداشت گل، داستان تازه شروع می شود اما با این حال کشاورز به دلایل متعدد این زحمات را به جان خریده و مبادرت به پرورش گل زعفران می کند. کشاورز یاد می گیرد که صبر خود را بیشتر کند چرا که زعفران نه مثل سبزیجات و صیفی جات و حتی غلات زود بازده است و نه مانند مرکبات، تولید محصول برای سالهای طولانی- به نسبت مراقبت از درخت- تضمین شده است.
زعفران گیاهی است که در یک دوره ی هشت ساله، در سالهای میانی به اوج بازدهی می رسد و پس از آن برداشت گل کم می شود. اما زمانی که کشاورز تصمیم می گیرد پیازهای زعفران را بیرون آورده و پیازهای جدیدی در زمین بکارد، پیازهای قبلی هنوز قال کشت در زمین دیگری هستند. کشاورز باید صبر داشته باشد تا در سالهای میانی به حداکثر بازدهی دست یابد. آنگاه در مقایسه با دیگر محصولات کشاورزی ارزش زعفران روشن تر می شود. کشاورز هزینه ی سنگینی برای آب نپرداخته، همچنین هزینه ی سنگینی برای مراقبت متحمل نشده و هزینه هایی که به نسبت ارزش نهایی محصول بسیار اندک است، معطوف به برداشت گل و بیرون کشیدن کلاله ی گل است.
به روشنی تفاوت قدرت مالی کشاورزانی که در مناطق زعفران خیز به کار مشغول هستند با همکاران دیگری که در مناطق غیر زعفران خیز کار می کنند قابل درک است.
کشاورزی که در حومه ی شهر زندگی می کند، برای خرید لوازم مورد نیاز به شهر آمده و از قدرت مالی خود استفاده می کند. به عبارت دیگر ثروت حاصل از کشت و فرآوری زعفران به شهر منتقل می شود. بنابراین مقایسه شهرهای زعفران خیز با دیگر شهرها از نقطه نظر سرمایه ی در گردش، شبیه مقایسه ی کشاورزان زعفران با دیگر کشاورزان است.
جشنی که همه ساله در ترتب حیدریه و یکی دو شهر زعفران خیز دیگر برگزار می شود، محلی برای تقسیم شادی حاصل از کشت زعفران با دیگران است.
اگر چه در چنین جشن هایی شادی هایمان را با هم قسمت می کنیم اما نباید فراموش کرد که هنوز به انتهای راه نرسیده ایم و هر لحظه امکان افت وجود دارد. عدم دقت به اجرای صحیح اموری همچون جدا کردن کلاله، خشک کردن کلاله، دسته بندی کلاله ها برای فرستادن به مراکز کنترل کیفیت و بسته بندی می تواند آسیب های جبران ناپذیزی به کیفیت محصول نهایی و در نتیجه اعتبار نام زعفران ایران وارد نماید. باید پرسید با توجه به زعفران مرغوب تولید شده در تربت حیدریه، چرا سهم بین المللی ایران در بازار جهانی، در سالهای اخیر رو به رشد است؟ به عبارت دیگر معنای این جمله می تواند چنین باشد که چرا تا کنون کشورهای دیگر اساساً سهمی در بازار جهانی زعفران داشته اند؟! مقایسه ی زعفران تولید شده در ایران با تولید کشورهای دیگر بسیار حیرت آور است که در ادامه به این موضوع اشاره خواهد شد.